عــ ـســ ـــ♥ـــل وبـــخدایا گر تو هم درد عاشقی را می کشیدی...پشیمان می شدی از اینکه عشق و آفریدی. صفحه اصلی | عناوین مطالب | تماس با من | پروفایل |
|
آخرین مطالبلینک دوستانپیوندهاابتدا ما را با عنوان عـــســـ♥ــــل وب لینک کنید سپس لینک خود را در این قسمت قرار دهید.
| دلتــــــــــنگـــــــی ها
گاه از جنس اشــکند .... و گاه از جنس بغــــــــض گاه سکـــوت ميشوند و خاموش ميمـــــــانند گاه هــق هـــق می شوند و می بارند دلتنگــــی من برای تــــــــو اما جنس غريبــــــــی دارد روزها یکی پس از دیگری به پایان
می رسند …
و در پی روزها عمر من … خسته نباشی سرنوشت ….! می بینی ؟! دست در دستان تو تمام راه را بیراهه رفتم شنیدم کسی می گفت : چشمانت را ببند ! اعتماد کن … به قیمت تمام روزهای رفته چشم هایم را بستم … اعتماد کردم …! بهای سنگینی داشت اعتماد ! روزی …
چشمانم را باز کردم ؛ چیزی به نام ” عشق ” در راه همپا شدن با تو به تاراج رفته بود !
√ بـَـعضے حــَــــــــــرفارو نـِـميشـِـہ گــُـفت آخر قصه که بیاید، پاک می کنم اشکهایم را
زنــدگــي هـيـچ گـاه بـه بـن بـسـتــــ نـمـيـرسـد
کــافـيـسـت چـشـم بـاز کـنـيـم و راهـهـاي گـشـوده ي بـيـشـمـاري را فـرا روي خـود بـبـيـنـيـم . خـدا کـه بـاشـد ، هـرمـعـجـزه اي مـمـکـن مـيـگـردد .
قلمت را بردار ،
بنویس از همه خوبیها ، زندگی , عشق ، امید و هر آن چیز که بر روی زمین زیبا است گل مریم ، گل رز بنویس از دل یک عاشق بی تاب وصال… از تمنا بنویس … از دل کوچک یک غنچه که وقت است دگر باز شود از غروبی بنویس که چون یاقوت و شقایق سرخ است بنویس از لبخند از نگاهی بنویس که پر از عشق به هر سوی جهان می نگرد قلمت را بردار ، روی کاغذ بنویس : زندگی با همه تلخی ها شیرین است …
ﭘﺴﺮﻩ:ﺑﺮﻭ ﺩﻳﮕﻪ ﻧﻤﻴﺨﻮﺍﻣﺖ ﺩﻳﮕﻪ ﺗﻤﻮﻣﻪ
بقیه در ادامه
ادامه مطلب وقــــ♥ــــتی کسی رو دوست داری از همه دنیا میگذری، تولده دوبارته اسم اونو که میبری وقــــ♥ــــتی کسی رو دوس داری میخوای بهش تکیه کنی، بگی که محتاجشی و بخاطرش گریه کنی وقــــ♥ــــتی کسی رو دوس داری حاضری دنیا بد باشه فقط اونی که دوست داری عاشقی رو بلد باشه حاضری که بگذری از مقررات و دین و درس وقــــ♥ــــتی کسی رو دوس داری معنی نداره دیگه ترس.. معنی نداره دیگه ترس وقــــ♥ــــتی کسی رو دوس داری بخاطرش میری به جنگ، بخاطرش دروغ میگی، قلبت میشه یه تیکه سنگ وقــــ♥ــــتی کسی رو دوس داری دنیا رو از یاد میبری دار و ندارتو میدی تا اونو بدست بیاری حاضری هر چی دوست نداشت بخاطرش رها کنی... حسابتو حسابی از مردم شهر جدا کن حاضری هر روز سر اون با آدما دعوا کنی... غرورتو بشکنی و بخاطرش گریه کنی
عشق بيداد من باختن يعني لحظه عشق جان سرزمين يعني يعني زندگي پاک عشق ليلي و قمار من مجنون در عشق يعني ... شدن ساختن عشق دل يعني كلبه وامق و يعني عذرا عشق شدن من عشق فرداي يعني كودك مسجد يعني الاقصي عشق من عشق آميختن افروختن يعني به هم عشق سوختن چشمهاي يكجا يعني كردن پر ز و غم دردهاي گريه خون/ درد بيشمار عشق من يعني الاسرار كلبه مخزن اسرار يعني عــــــــــشــــــــــق
یک روز می بوسمت ! یک روز که باران می بارد،
خوشـــــــبختی یعنی...
در خاطر کسی ماندگار هستی ..
که لحظه های نبودنت را ...
با تمام دنیــــــــا عوض نمیکند.. قصه برق نگاهت مثل یک راز نهفته است مثل قصه های مجنون پر حرفهای نگفته است اگه تو بخوای بمونم من میگم با تو می مونم قلبت رو با هرچی خواستی پای این عشق می نشونم روزهای سختی دوری دلتنگی اما صبوری میگم ای خدا چی میشه اون بیاد پیشم به زودی حرفهای نگفته ساکت توی قلب من نشسته منتظر به دیدن تو گوشه ای تنها و خسته اگه تو بخوای می مونم اگه تو بگی می خونم این رو تو بدون همیشه عاشقت به پات می مونم
میتوانم عشق را درچشم تو جاری کنم؟ دیدمش ... تنم لرزید دلم خواست محو تماشایش باشم ؛
دلم خواست تا آخر عمر به او خیره باشم دلم خواست ...
با خطی از عطر دورم حصار کشید این دلخواه ترین اسارتی است ؛
که عادلانه ترین حکمش حبس ابد من است
زندگی زيباست زشتی های آن تقصير ماست
در مسيرش هرچه نازيباست آن تدبير ماست زندگي آب رواني است روان ميگذرد.......... آنچه تقدير من و توست همان می گذرد
بی تو برگی زردم دریای از دردم
هیچ وقت آروم نمی شم دنبالت می گردم
ناز دو چشمات عزیز می دونی بی تو نمی تونم
اشک دو چشمات غریبه می دونی بی تو نمی دونم
می شود در همین لحظه از راه برسی و جوری مرا در آغوش بگیری
در مــــــورد مردها حـســـــی هست که اسمشو میذارن "غیرتـــــــ" و به همـــــون حــــس در خانمها میگــــــن "حســـــــادتــ" اما... مـــــن به هــردوشون میگمــــ عشــــــــق!! تا عاشـــــــق نبـــــاشی نه غیرتی میشـــــوی نه حســـــــود! نگاه تــــــو مــرا عاشق تر از پیـــــش مـے ڪـنـב چـﮧ معجــــــــونـے مـے شوב زنـבگــــــے
با لمس ב ωــتاלּ تـــــــو با حسِ عشـــــــــــقِ تـــــــو
داغ ترین آغوش ها را از تنت آرامم! دارم به خیال تو راه میروم آرامم!… آرامم! آرامم،
و به تو سلام میکنم میدانی؛
وقتی تـــــ♥ـــو هوایم را داری هوا هم خوب میشود ... اصلا هوا هم به هوای تـــــ♥ـــو خوب میشود ...!!!
از تمام زمین یک خیابان را… و از تمام تو… یک دست که قفل شود در دست من…
زندگــــی “باغــی” است که با عشــق “باقــی” است
“مشغــول دل” باش نـه “دل مشغــول”
بیشتــر “غصـه های مـا” از “قصـه های خیالـی” ماست پس بدان … “اگر فـرهـاد باشـی همـه چیـز شیـریـن می شـود” می خواهم از داستان علاقه ام به تو بنویسم ...
یکی بود یکی ... . . . بی خیال !!! خلاصه اش میشود اینکه دوستت داشتم و نفهمیدی ... !!!
کاش کاش میدانستی چقدر برای لحظه های با تو بودن لحظه ها را سپری کردم و خواهم کرد ، آری من همان عاشق همیشگی هستم ، همان که نمیداند چه کند و از غصه نبودن تو به کجا و کی پناه ببرد . و مثل همیشه و تمام نوشته هام و تمام نفسهایم میگویم دوستت دارم
آرام باش ، خیلی دوست دارم مهربون _________¤¤¤¤¤¤¤¤____________¤¤¤¤¤¤¤¤¤ ترنم باران را نصار چشمانت میکنم نازنینم تا شبنمی شود بر سرخی گونه هایت داغی بوسه ام را به پیشانی ات به یادگار میگذارم و دست نوازشم را به موهایت هدیه میکنم که تا عمر داری مرا از خاطر نبری . . .
چقَـבر پــَـر می ڪِشَـב دلـَـ♥ــمـ (●)
آدمه دیگه دلش میخواد برای یکی تـَک باشه دلش میخواد یکی فقط نوشته های اون رو بخونه دلش میخواد یکی فقط به اون اس ام اس بده دلش میخواد یکی فقط نگران حال اون بشه دلش میخواد اون یکی تـو باشی …
|
درباره وبلاگنویسندگانآرشیو موضوعیآرشیو ماهانهلینک های ویژهدیگر امکانات
<-PollItems->
خبرنامه وب سایت: آمار وب سایت:
|